سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجاب

صفحه خانگی پارسی یار درباره

حجاب و عفاف

    نظر

سروده: فضه جریان‌قلم خبرنگار ابنا در استان زنجان


چادر زن بر هوس غالب شود                           عزت زن را زحق طالب شود

چادر زن کیمیای غیرت است                           چون نشان غیرت ملیت است

از برون ، شرح درونی می‌دهد                          خشم دشمن را فزونی می‌دهد

صرفه دارد بهر زن در اقتصاد                            صرفه اش باشد عیان از صد جهات

بر سر زن هست مانند سپر                               حافظ زن هست هنگام خطر

غنچه ای تا هست پنهان در حجاب                     می‌کند از او خزان هم اجتناب

تا نقابش باز از سر می‌شود                                 با نسیمی زود پر پر می‌شود

حفظ چادر هست شیرین‌تر ز جان                         بهر ایرانی ز عهد باستان

حفظ چادر بهر زنها جوشن است                        تیر جانسوزی به چشم دشمن است

حبل عصمت را بود چادر کره                             پوشش اندامن را باشد زره

حفظ چادر ، مایه وارستگی است                          جسم زن را حافظ برجستگی است

زن بود گل،چادرش خار بدان                            حافظش باشد زچشم این و آن

هرچه زن را برتری باشد حجاب                        حرکتش دارند برتر شیخ وشاب

حفظ استقلال زن در چادر است                          کوکب اقبال زن در چادر است

خصم پندارد که با فرهنگ خویش                      می‌کند تحمیل بر زن ننگ خویش

غافل از آنکه زنان ما گل‌اند                                   بر مقام حفظ عصمت سنبل‌اند


حجاب از نگاه زنی که کارش را به خاطر حجاب از دست داد!

    نظر

«خانم بسا بوتوچی» یک نوشیعه‌ی اهل کوزوو است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته ریاضیات بوده و با وجود اینکه هفده سال سابقه مؤثر در مدارس و دبیرستان‌های کوزوو دارد به دلیل انتخاب حجاب و پوشش اسلامی از ادامه فعالیت آموزشی در مدارس این کشور منع گردیده است. ایشان که همسر «آقای منصور بوتوچی» از اعضای مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) است در تابستان سال جاری در قالب یک اردو متشکل از شیعیان کوزویی مرتبط با مجمع جهانی اهل بیت(ع) ، برای نخستین باربه ایران سفر نمودو جشن رسمی حجاب‌گذاری خود را در شهر مقدس قم برگزار کرد. آنچه در پی می‌آید مقاله‌ای است که ایشان با موضوع "موقعیت زن در جهان بینی اسلامی و اهل بیت(ع)" به نگارش درآورده‌ است. ......................... به کوشش: عادله شفیعی ثابت (کارشناس اداره کل اروپا ـ آمریکای مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام )


مقتضیات عصر ما بر ما فرض نموده است که خیلی از موضوعات را دوباره مطرح نموده و ارزشیابی نمائیم. یکی از این موضوعات موقعیت زن می باشد.

درمورد حقوق اجتماعی زن باید گفت موضوع مهم این هست که ببینیم ایا حقوق زن با مرد برابری می کند و باید یکی باشد یا نه؟

پس از قرن هفدهم، نهضتی در غرب تحت عنوان "حقوق بشر" آغاز شد. معتمدگاه ایشان "حقوق انسان ؛ بما هو انسان" بود. یعنی انسان از آن جهت که انسان است از چه حقوقی برخوردار می باشد.همه انسان ها بدون تفاوت در حقوق و آزادی های خود یکسان می باشند.

در قرن نوزده  شاهد حرکت اصلاحی دیگر در ارتباط با حقوق انسانها می باشیم که در آن بیشتر تکیه روی حقوق و آزادیهای انسان فقیر و پرولتار مقابل دولت و طبقه‌ی باصطلاح استثمارگر و سرمایه‌دار می‌باشد.

در قرن بیستم حرکت دیگری در این عرصه به وجود آمد که آن را فمینیسم می نامند که از حقوق زنان در مقابل مردان جانبداری می کند. در غرب حقوق زن کاملاً از طرف مرد پایمال بوده است و تنها در قرن بیستم مردان به فکر اصلاح این وضع افتادند. این حرکت اصلاحی امیدهای زیادی را نوید می داد جهت رهیافت آزادی و برابری در اجتماع، ولی آنان از یک مطلب مهم غافل بودند. برابری و آزادی در ارتباط و همزیستی دو جنس مختلف در اجتماع تعریف میگردد. زن موجودی هست که اقتضائات خودش را دارد همچنان که مرد موقعیت و اقتضائات مخصوص به خود را دارد.این دو در موجودیت یکسان بوده ولی در داشتن یکسری خواص و استعدادهای ویژه جنس خود تفاوت هایی  وجود دارد. یکسانی در وجود نمی تواند به یکسان سازی حقوق آن دو بی ا نجامد. برابری حقوق عمومی به برابری و بیطرفی هست ولی یکسان سازی به معنی این هست که حقوق یک دست و یکی می باشد.

 به این مثال توجه فرمائید: پدری دارد از دنیا می رود و می خواهد وصیت نماید. او میخواهد که به همه حظ و بهره ای ازمال و ملک برساند ولی او مجبور به یکسانی این بهره نیست. اشکالی ندارد که بر اساس توانائی و استعدادهای فرزندان در حظ و بهره از ملک تفاوت در میان ایشان قائل گردد، زیرا یکی به تجارت تمایل دارد، دومی به کشاورزی و سومی به چیز دیگر و این کار او خلاف عدالت نیز محسوب نمی گردد.

از آنجا که زن و مرد در خلقت تفاوت‌هایی دارند طبیعی هست که در حقوق نیز به این تفاوتها توجه گردد. برابری بلی ولی نه هم یکسانی.

در ذیل به برخی تفاوت ها اشاره می‌نمائیم : 

تفاوت‌های فیزیکی : مرد اسکلت بزرگتری دارد و زن بدن نحیف تر، مرد قدش بلندتر میباشد و زن کوتاه تر. مرد صدای غلیظ تری دارد در حالیکه زن صدای رقیق و نازک. پسران دیرتر از دختر ها به سخن می آغازند  دختران زودتر به  تکامل  جنسی  وبلوغ  می رسند و پسران دیرتر.

تفاوت‌های روانی : مرد بیشتر به فعالیت فیزیکی تمایل دارد تا زن. احساسات مرد پرابتهاج تر از زنان ابراز می گردد. مرد متشنج تر از زن می باشد و زن آرام تر و مسلط تر بر خود.

در روایتی از «بیهقی» نقل شده است که:  در جمع اصحاب نشسته بودم که «اسما بنت یزید» وارد شدو به رسول الله(ص) گفت: "پدر و مادرم به فدایت! من به نمایندگی از طرف زن‌ها نزد شما آمده‌ام و می دانم که هیچ زنی در شرق و غرب عالم نیست که حرف من را بشنود و با من هم رأی نباشد. خداوند تو را برای ما مردان و زنان فرستاد تا ما را هدایت نمایی و ماهم به خدا و تو ایمان داریم. ما طایفه زنان در خانه هستیم و لوازم شما را حفظ می‌کنیم و مردان را تمکین و برای مردان بچه می‌آوریم. اما شما مردان بر ما (علی الظاهر) برتری دارید. مثلا نمازهای جمعه وجماعت می‌خوانید ؛ به عیادت بیماران می روید؛ تشییع جنازه می‌روید؛پ یاپی به زیارت خانه خدا می روید و بالاتر از همه اینها جهاد در راه خداست. هرگاه مردی از شما برای حج ، عمره و یا جهاد از خانه بیرون می‌رود ما اموال شما را حفظ  می‌کنیم و لباس‌هایتان را می‌دوزیم و فرزندانتان را تربیت می‌کنیم. پس ای رسول خدا! آیا در اجر و ثواب شریک شما نیستیم»؟

پیامبر رو به اصحاب کرده و فرمودند: «آیا شنیده‌اید که زنی در پرسش از امور دین خود به این خوبی سخن بگوید»؟

عرض کردند: «ای رسول خدا! گمان نمی کردیم که زنی تا بدین پایه برسد».

سپس پیامبر رو به اسما کرده و فرمودند: «ای زن! برگرد و به زنانی که تو نماینده آنها هستی اعلام کن: که شوهرداری نیکوی هر یک از شما زنان و جلب رضایت همسرش و پیروی کردن از نظر موافق او، با همه این اعمالی که برای مردان نام بردی برابری می کند».

اسما در حالی که از شادی تکبیر و تهلیل می گفت نزد زنان برگشت.

 لذا با توجه به تفاوت‌هایی که وجود دارد اسلام بر خود لازم نمی‌داند که مرد و زن در حقوق، یکسان و یکی باشند همچنان که به امتیاز و تبعیض به نفع مرد معتقد نیست. اسلام به برابری حقوق آن دو رای داده ولی نه به اتحاد در حقوق.

حال ببینیم نظر قرآن دراین مورد چیست:

در جای دیگر می فرماید خدا همسرانتان را از نفس خودتان قرارداد. (نساء /1 ).

در برخی آیات نقش اول با زن بوده مانند داستان مادر حضرت موسی (القصص/7 ).

در مورد حضرت مریم تحدث او را با ملائکه و تأمین ما یحتاجش را از طریق غیبی یادآور می گردد. و نیز موقعیت حضرت خدیجه و یا بلندای جایگاه حضرت فاطمه(س) برای مردان غیر قابل احراز است.

اسلام می گوید که مرد و زن برای همدیگر آفریده شده اند. (بقره/187).

 البته با توجه به تفاوتهای ظاهری در خلقت طبیعی می باشد که در قوانین و مقررات نسبت به زن و مرد نیز تفاوت هایی داشته باشد. یکی از این تفاوت ها فرق در نحوه لباس پوشیدن می باشد. موضوع پوشش، شکل و گونه آن یک موضوع ساده ای نیست که قابل اغماض و مسامحه بوده باشد. نمی توان آن را مسئله صرفاً ذوقی و سلیقه ای تلقی نمود. اینجا بادو جهان بینی و نگرش کاملاً مخالف و متضاد در تمامی زمینه های حیات سر و کار داریم که یکی از آنها پوشش و گونه آن میباشد.

عملاً آسان تر این می باشد که پوشش دیگران را تقلید نمائیم،لکن قرون می گذرد و ما می بینیم که نه تنها پوشش اقوام تقلید می گردد، بلکه بر عکس، هر قوم و ملیتی می خواهد که با فرهنگ سنت پوشش مخصوص به خود نیز حفظ گردد.  

کم نیست مواردی که تغییر در پوشش بشارت دهنده تغییر در فرهنگ بوده است و نیز معلوم می باشد که انسان نمی تواند از فرهنگ خود بیگانه گردد تا اینکه نحوه پوشش خود را الغاء ننماید.

پوشش هر شخص به منزله بیرقی هست که در زادگاه او به اهتزاز در می آید که جلوی ساختمان و ادارجات موطنش نصب می گردد و با آن می خواهد روشن نماید که به چه فرهنگ و ملیتی تعلق دارد. به این نحو انسانی که با غیرت تام از زیر و بم خود و هویت ملی و مذهبی خویش محافظت می کند از پوشش و نحوه لباس پوشیدنش صیانت می نماید و از تشبه به اغیار عار و ننگ دارد، زیرا که از جهان بینی و ارزش های ملی خود دفاع می کند و می خواهد به آنها وفادار بماند.

گونه و جنس پوشش نیزاز اهمیت بالائی برخوردار می باشد و به عنوان مظهر و نمود شخصیت تلقی می گردد که با آن معروف و شهره می باشد. دو حدیث  از احادیث رسول اکرم که ارتباط با پوشش دارد را نقل می کنیم:

وسیله نقلیه و لباس مکفی هست که به شخص ذلیل و پست آبرو و احترام هبه نماید.

آنکه بخاطر تبرج و فخر فروشی لباس می پوشد در روز قیامت خداوند او را با لباس آتشین و گداخته محشور می گرداند.

پوشش درست زن را سعادتمند و جمالش را دائمی می گرداند.

 سؤالی که پیش می آید این هست: یک زن مسلمان چگونه باید لباس بپوشد؟  در قرآن آیاتی از قبیل  احزاب 59 و نور 30/31 در این زمینه توضیح داده است. در این آیه ها ضرورت حجاب را می بینیم که خداوند این قانون را در چند آیه جداگانه مورد تأکید قرارداده است و نه در آیه تنها که برخی از احکام به این گونه است. این اهیمت حجاب و پوشش زنان را نشان می دهد.

مطلب دیگری که حائز اهمیت می باشد این هست که این حکم الهی با مخالفت سرسخت دشمنان اسلام و مورد تخطئه از طرف آنها واقع شده است. غربی ها حجاب را به منزله علم عقب ماندگی تلقی می کنند و می گویند که حجاب موجب بدبختی زن هست، مانع از رشد او می گردد و افترائات بی پایه و اساس دیگر.

 متأسفانه خیلی از دول در سیاست شان این نقطه گنجانده شده است که با حجاب و مسئله زنان برخورد شود و تبلیغات سوئی صورت گیرد.

 هر روز با اخباری مواجه می گردیم که از ممنوعیت حجاب پوشیدن در مدارس و دانشگاه ها حاکی هست و یا شرط ادامه تحصیل دختران مسلمان را برداشتن حجاب اسلامی ذکر می کنند و از کار و اشتغال زنان با پوشش اسلامی جلوگیری به عمل می آورند.  سؤال اینجا است که چرا اینهمه جنجال ضد حجاب؟ مگر حجاب مانع از چیست؟ چرا با جرائمی چون روسپیگری و مواد مخدر که ریشه جامعه و تمدن را هدف گرفته است مبارزه صورت نمیگیرد و یا با عوامل سوء  دیگری که جان هزاران نفر را به خطر انداخته است هیچ گونه برخوردی صورت نمی گیرد. در حالیکه زن محجبه دو عزت و افتخار کسب می‌کند: 1. موقعیت والا در نزد پروردگار  2.موقعیت در جامعه.

 زن محجبه در نزد خداوند، ائمه اطهار (ع) و ملائکه  از عزت و رضایتمندی برخوردار هست چراکه مقابل خداوند کرنش نموده، امر او را امتثال نموده و با حجابی که خداوند مقدرش کرده خود را پوشانده است. هنگام راه رفتن خداوند و رحمتش همواره با او هست و ملائکه دعاگوی او می باشند. (قصص/60 ).

 در جامعه نیز از احترام و عزت برخوردار می باشد زیراکه به اخلاق و عفت مزین بوده و زیبای های طبیعی را که خداوند به او داده را می پوشاند.

فلسفه حجاب را می توان با مثالهای زیبا توضیح داد. زن به منزله عطر خوشبویی هست که باید داخل ظرف مخصوص باشد، جواهری هست که باید از او مراقبت به عمل آورد و این وظیفه او می باشد که از چیزهای پست و انظار فاسد و غرض آلود خود را صیانت نماید. او از افراد هرزه مانند جواهر و لعل؛ خود را حفاظت می کند. حجاب تنها حافظ او می باشد. زن پوشیده ازنظر افراد هرزه وآلوده در حفاظت می باشد زیرا بدنش پوشیده، زیبائیهای او نیز مستور بوده بطوری که مردها از دیدن آن ناتوان بوده و طمع نمی کنند. بلکه برعکس او را بیشتر احترام نموده  گرامی می دارند.  حجاب استحکامی هست که تو را از فساد و افراد منحرف و شهوت‌ران نگه می‌دارد. از این جهت خواهران مسلمان را دعوت می کنم که:

ـ از خدا اطاعت نموده اوامر او را اجرا نمایید زیرا این به نفع و مصلحت خودشان می باشد.

ـ از اینکه با حجاب شده اند خجالت نکشند، با قاطعیت حجاب را بپوشند هر چند از خانواده کافر بوده باشند، در مدسه باشد و یا در جامعه ای که غیر مسلمین بر آن حاکم هستند.  در دین خود عادل و قاطع باشند و در دیدگاه‌های خود استوار.

(به آیه‌های 38 و 112 سوره مبارکه هود مراجعه کنید).

از این مطالبی که ذکرش رفت می‌توان نتیجه گرفت که راهی که یک خانم مسلمان در غرب باید پیش گیرد تا به حجاب بیانجامد بسیار صعب و همراه با تزکیه و ایثار است. ولی باید در نظر داشت که یک خانم تا وارد "حیات توأم با حجاب" نشود نمی‌تواند معنی سعادت، رضایتمندی، راحتی روحی و آزادی در جامعه را احساس کند. خانم بی‌حجاب گمان می‌کند که از این مسائل برخوردار است، در حالی که این، خیالی بیش نیست. لذا زن باید اول توبه نموده و سپس با اراده خود حجاب بپوشد. خداوند نیز در این‌صورت توبه او را قبول نموده از گناهانش می‌گذرد؛ چرا که:

وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ـ و اوست کسى که توبه را از بندگان خود مى‏پذیرد و از گناهان درمى‏گذرد و آنچه مى‏کنید مى‏داند (شوری/25 ).


حجاب از دیدگاه دانشمندان کشورهای مختلف

    نظر

حجاب امروزه در غرب در حال گسترش است. به عنوان مثال تعداد بانوان محجبه در دانشگاه‏های جرج تاون، ویرجینیا و مریلند روز به روز در حال افزایش است.


به گزارش خبرگزاری ابنا، دکتر «نوا بخش»، پژوهشگر، محقق و استاد دانشگاه می‏گوید: "در دیدگاه غرب، زن تا زمانی مورد احترام است که در چارچوب خواسته‏های نظام سرمایه‏داری نقش‏آفرین باشد؛ در غیر این صورت، از چرخه تعاملات جامعه بیرون شده و اعتبار خود را در جامعه از دست می‏دهد.

یکی از زنان نویسنده آمریکایی در کتاب خود به نام Regress  ارتجاع این مطلب را پذیرفته و می‏گوید: "من به عنوان یک فمینیست اعلام می‏کنم که جامعه آمریکا هیچگاه مثل امروز آزاد نبوده، و در عین حال هیچ وقت خود را مثل امروز تا این حد نگون‏بخت نمی‏دیده است. این بدان معنی است که آزادی به او اندیشه و تفکّر صحیح را نیاموخته است."

وی در جای دیگری از کتاب خود می‏افزاید: "اما با وارد شدن حجاب به عرصه زندگی، معیار‏هایی مثل مادر بودن، احترام و حتی مفهوم خانواده و عفاف را درک کردیم."

خانم پروفسور «یوت ساشووسکی» (Ute Sashovsky)  وکیل دادگسری در آلمان می‏گوید: "ما در هر ایالتی که زندگی می‏کنیم، باید قوانین مربوط به آن ایالت را مراعات کنیم، نه قوانین ایالتهای دیگر را. در نتیجه، رعایت قانون یک ایالت توسط اهالی آنایالت، به هیچ وجه ضایع کردن حقوق ساکنان ایالتهای دیگر نیست. به همین ترتیب کسی که معتقد به یک دین است ملزم به رعایت قوانین و دستورات آن دین می‏باشد و این کار او به معنی ضایع کردن حقوق پیروان سایر ادیان نیست. و اگر می‏بینیم در جایی قانون ممنوعیت حجاب تصویب می‎‏شود، این کار، تبعیض نسبت به حقوق پیروان یک دین به نفع پیروان ادیان دیگر است."

وی در جای دیگری می‏گوید: "من می‏پندارم کسی که از روی اعتقاد دینی خود روسری بر سر دارد به هیچ وجه به حقوق دیگران تجاوز نکرده است."

این وکیل آلمانی تاکید می‏کند: "قانون ممنوعیت حجاب، به نسبت قانون ایالتی هسن، بزرگترین بی‏عدالتی و قانون‏شکنی به حساب می‏آید و در مقابل، حجاب یکی از موانع محکم در برابر فساد و فروپاشی جامعه است. چرا در جامعه‏ای که عمل زشتی مثل همجنس‏بازی توسط قانون به رسمیت شناخته شده است، رعایت عادی‏ترین سفارشات و دستورات دینی برای مسلمانان ممنوع می‏باشد؟!"

پروفسور نروژه گارودی»، از متفکران فرانسوی معتقد است که ممنوعیت حجاب برای مسلمانان فرانسوی نتیجه تبلیغات مسموم آمریکا و صهیونیسم بر ضد اسلام است.

وی می‏گوید: "امروز، جنگ بر ضد تروریسم به وسیله‏ای برای تضعیف نمودن اسلام در جهان تبدیل شده و آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی دارند چهره اسلام را به جهانیان بسیار خشن جلوه دهند.

گارودی ممنوعیت حجاب در فرانسه را اقدامی غیر دموکراتیک شمرده و می‏گوید: "حجاب یکی از اصول بنیادی و ارزشی به حساب می‏آید."

آلما (Alma) و لیلی (Lili) هر دو دختر وکیل «لوی»  که یک یهودی است، اسلام آورده‏اند و به دلیل حفظ حجاب خود از مدرسه اخراج شده‏اند.  این دو خواهر که بر حفظ حجاب خود اصرار دارند می‏گویند به هیچ قیمتی حاضر نیستند دست از حجابشان بردارند. پدر یهودی این دو خواهر  می‏گوید: "من به دین دخترانم احترام می‏گذارم، از آنها حمایت می‏کنم و در دادگاه از آنها دفاع خواهم کرد."

لوی می‏گوید: "حجاب یکی از دستورات قرآن است که ارزش اخلاقی زن در جامعه را تعیین می‏نماید. حجاب نشانگر پاکیزه بودن، رستگاری و آلوده نبودن زن است."

خانم «هنولا ناکاتا» (Henula Nacata) نویسنده ژاپنی می‏گوید: "اسلام آوردن برای من یک آزمایش بسیار بزرگ بود. همکاران، دوستان و نزدیکانم به من ناسزا گفته و با من بدرفتاری نموده و علاوه بر آن اهانت بسیاری کردند و حتی با من قطع رابطه نمودند. اما پس از مدّتی، پایداری من در حفظ حجاب، باعث پیروزی من بر همه این ناسازگاری‏ها گشت و همه آنها از در صلح با من وارد گشته‏اند. تحمل من در برابر این آزمایش باعث شد تا خداوند همه این‏ها را به من بازگرداند.

خانم ناکاتا در باره احساس خود از داشتن حجاب می‏گوید: "با داشتن حجاب بود که من انسانیت و ارزش زنانگی خود را احساس کردم. حجاب به من می‏آموزد که از دسترس بیگانگان دور بمانم. امروزه به‏ویژه در بین جوانان، گرایش روزافزون به حجاب دیده می‏شود که نشانه رشد اسلام نیز می‏باشد. تا من زنده هستم، برای اسلام و حجاب تبلیغ خواهم کرد، چون حجاب مایه آرامش و آسایش در جامعه می‏باشد."

«میشل لالان» کشیش فرانسوی می‏گوید: «من به عنوان یک مسیحی مطمئن هستم که حجاب مسلمانان همچون یک ارزش معنوی باید آزاد باشد و جایگاه مناسب خود را در میان جامعه داشته باشد.»

خانم «رَجنَر اختر» سمیناری را به نام "اندیشه پیرامون حجاب اسلامی" در لندن برگزار نمود. وی می‏گوید: "من این سمینار را تشکیل دادم تا از خانم‏های محجبه و موضوع حجاب دفاع کنم تا حجاب در کشورم آزاد باشد."

وی می‏افزاید: «حجاب به نفع ما و کشور ماست. باید چنین سمینار‏هایی را در شهر‏های مختلف کشور تشکیل داد تا حجاب را به همه معرفی نموده و آن را تبیین کند که همه بدانند حجاب نه تنها ضرری ندارد بلکه به نفع مردم، جامعه و کشور است.»

خانم «ایوان ردلی» نویسنده و خبرنگار معروف انگلیسی که اسلام آورده و محجبه شده است، می‏گوید: "حجاب در زندگی من و حفظ امنیت من نقش بسیار بزرگی را ایفا نمود و من با پناه آوردن به حجاب، خود را در امنیت احساس می‏کنم."


مسئله حجاب آنطور که هست

    نظر

 

اشاره:
ده سال پس از شهادت استاد مطهری، انتشارات صدرا کتابی منتشر کرد که حاوی حاشیه‌هایی بر کتاب "مسئله حجاب" بود و پاسخهایی که به آنها داده شده بود؛ به نام «پاسخهای استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب». اهمیت کتاب دوم از آن جهت بود که نشان‌دهنده‌ی حواشی و واکنشهای قشر خاصی از مذهبیون جامعه و بیانگر فضایی که کتاب او‌ّل یعنی «مسئله حجاب» در آن شکل گرفته بود، است. متن حاضر اشاراتی به این دو کتاب دارد. پراکندگی و عدم تمرکز اشارات متن نیز ناشی از پراکندگی نقدها یا به قول استاد «بهانه‌ها»یی است که طرح شده است.

 

اسلام آن‌طور که هست

انتشار کتاب مسئله حجاب در میان دو قشر متجدد و سنتی بازتاب داشت. تأثیر زیادی روی قشر متجدد گذاشت به‌طوری که تعداد قابل‌ توجهی از بانوان به اصطلاح متجدد که خیال می‌کردند پوشش اسلامی با تحصیل و پیشرفت قابل جمع نیست و از سوی دیگر در وجدان خود، به خاطر بی‌حجابی ناراحت بودند، به حجاب اسلامی رو آوردند و آثار این کتاب در جامعه، خصوصاً دانشگاهها به سرعت ظاهر شد. این کتاب در میان برخی افراد سنتی هم بازتاب داشت. برخی از آنها معتقد بودند که این کتاب چون حجاب را منحصر به چادر ندانسته است؛ بنابراین موجب بی‌حجابی خواهد شد. می‌گفتند حرفهای استاد مطهری همه درست و مطابق با فقه اسلامی است، ولی نباید گفته شود که وجه و کفی‍ّن مستثنی است و حجاب به شکلی غیر چادر نیز ممکن است، زیرا موجب سوءاستفاده خواهد شد. ولی استاد مطهری معتقد بودند که باید اسلام را آن‌طور که هست به مردم معرفی کنیم، نه چیزی به آن اضافه کنیم و نه چیزی از آن کم کنیم، به تعبیر دیگر اسلام را بدون آرایش و پیرایش عرضه کنیم، آن‌گاه فطرت حقیقت‌جوی انسانها به سوی آن جذب خواهد شد.

 

تعریف می‌کردند که وقتی استاد مطهری در یکی از مساجد منبر می‌رفت، فردی اعتراض کرده بود که چرا این فرد را به این مسجد دعوت کرده‌اید؟ با آمدن او نور این مسجد می‌رود! این کسی است که کتاب مسئله حجاب را نوشته است!

 

دانشگاه تهران. دوران گشایش دروازه‌ی تمدن!

 

این کتاب در فضایی منتشر شد که از طرفی سیاست رژیم شاه مبتنی بر ترویج فحشاء و بی‌بند و باری و اسلام‌زدایی از ایران بود، چنان‌که بر ناسیونالیسم ایرانی نیز تکیه می‌کردند، و از طرف دیگر کمونیستها و مجاهدین خلق بر بی‌پایگی حجاب و بر اختلاط مرد و زن و دختر و پسر تأکید داشتند. رژیم شاه تبلیغ می‌کرد که تحصیل با تدی‍ّن قابل جمع نیست خصوصاً برای بانوان، ولی این کتاب راهی را با برهان و استدلال پیش پای بانوان قرار داد که این دو را قابل جمع معرفی می‌کرد و از سوی دیگر می‌گفت حتی اگر ملاک، ناسیونالیسم ایرانی و ایران باستان باشد، در ایران باستان نسبت به اسلام، حجاب سخت‌تری برای بانوان قرار داده بودند.

کتاب که منتشر شد، یک نسخه‌اش را دست گرفته بودند و رفته بودند پیش آقا (امام خمینی قدس) که این شاگردتان نصف تهران را با این کتابش بی‌حجاب کرد. آقا هم در جوابشان فقط یک جمله گفته بود، همان جمله خودشان با یک تفاوت کوچک، به جای بی‌حجاب گفته بود باحجاب.

 

 

شما فریب خورده‌اید
ذیل عنوان «چهره و دو دست (وجه و کفی‍ّن)» نوشته بود: «... لزومی ندارد زن الزاماً به درون خانه رانده شود و پرده‌نشین باشد؛ بلکه صرفاً باید هر نوع لذت جنسی اختصاص داشته باشد به محیط خانواده و کانون اجتماع باید پاک و منزّه باشد... بنابراین زن می‌تواند هر نوع کار از کارهای اجتماعی را عهده‌دار شود.»

 

یکی از شاگردان استاد در حاشیه نوشته بود: «رعایت این فلسفه، وقتی امکان دارد که زن محصور در خانه باشد و الّا هر چه پای زن به اجتماع بیشتر باز شود؛ زمینه برای تمتّعات عمومی و زنا فراهم‌تر می‌گردد... هیچ‌گاه طبقه عفیف و متدین مردم به حجاب ایراد نمی‌گیرند؛ همیشه ایرادگیری‌ها از ناحیه مردم نانجیب یا فریب‌خورده‌های آنان است. دکتر [...] در مطبش یک مینی‌ژوپ‌پوش درجه‌ی یک را به‌عنوان سکرتر استخدام می‌کند و در جلسات آقای مطهری شرکت می‌کند و منافقانه اظهار می‌کند که به اسلام پایبند است و آقای مطهری هم فریب او و امثال او را می‌خورد.»

 

استاد جواب داده بود:
«در پایین صفحه نوشته‌اید دکتر [...] (که شما را معالجه کرده است) مافوق است. آری این است پاداش کسی که بیش از ده سال، صمیمانه به فکر و روح شما خدمت کرده است و آن است پاداش کسی دیگر که به تن شما (و ظاهراً بدون ویزیت) خدمت کرده است. شما چگونه به شخصی به صرف اینکه یک گناه مرتکب شده و زنی مینی‌ژوپ‌پوش استخدام کرده، تهمت نفاق می‌زنید و چه مجوزی دارید؟! این نسبتها حرام است و موجب فسق. آنچه من در این حواشی می‌بینم؛ آن‌قدر خالی از موازین اخلاقی است که گاهی تردید می‌کنم، جواب بگویم....»

 

 

  

توصیه‌ی اخلاقی با حکم دین فرق دارد
از «تاریخ تمدن» ویل دورانت و «نگاهی به تاریح جهان» جواهر لعل نهرو نقل کرده بود که گفته بودند اصلاً حجاب به‌خاطر تأثیرپذیری اعراب از ایرانی‌ها و دیگر اقوام وارد اسلام شده است:
«سخن درستی نیست. فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت؛ شدیدتر شد؛ نه اینکه اسلام اساساً به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است.»

 

استاد در ادامه آورده‌بود:«آنچه بعدها حتی در میان متشرعین‌، تحت تأثیر عادات و عرفها پیدا شد، مافوق توصیه‌های اخلاقی اسلامی مسل‍ّم است. در عرفهای متأخر حتی ذکر نام همسر نوعی کشف عورت تلقی می‌شود. پیغمبر اکرم و امیر‌المؤمنین و سایر ائمه اطهار در محاورات خود نام همسرشان را می‌بردند که خدیجه یا فاطمه یا ام‌‌ّ حمیده چنین و چنان کرد، ولی امروز اگر یک مرجع تقلید، نام همسر خود را بدون تعبیراتی از قبیل «اهل بیت» یا «والده فلانی» یا «خانواده» و امثال اینها ببرد؛ کاری زشت تلقی می‌شود؛ در‌صورتی‌که رسول اکرم از همسرش با کلمه «حمیرا» تعبیر می‌کند که نشان‌دهنده‌ی زیبایی و رنگ پوست اوست. امروز یک مل‍ّای معروف و مورد توجه عوام اگر همسرش سر تا پا پوشیده نباشد و بخواهد از جلوی جمعی عبور کند؛ امری مستنکر تلقی می‌شود.»

 

نقد اباطیل و آدمهای مصلحت‌نشناس
«هنگامی که قانون مدنی ایران تدوین شد، هنوز از برده‌فروشی در بعضی از نقاط دنیا اثری به جا بود و در ایران نیز با اینکه این کار علی‌الظاهر از میان رفته بود، ولی باز در مغز قانون‌گزاران آثاری از برده‌فروشی و آزار به زیردستان وجود داشت. زن را در آن دوره چون «مستأجره» می‌پنداشتند... حتی اگر کسی صدای زن را نامحرم می‌شنید؛ آن زن بر شوی خود حرام می‌شد. خلاصه مردان آن دوره زن را چون ابزاری می‌دانستند که کار او منحصرا‌ً رسیدگی به امور خانه و پروردن فرزند بود...» قبل از این پاراگراف نوشته بود: کتاب "انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران صفحه27"

 

مسئله حجاب پر بود از این ارجاعات، از راسل گرفته تا ویل دورانت، همه آنهایی را که فکر می‌کرد حرفهایی زده‌‌اند که ممکن است، تأثیرگذار باشد؛ پاسخ می‌داد.

 

دیگرانی هم بودند که اعتقاد داشتند، لزومی ندارد به این حرفها پرداخت، برایش نوشته بودند «نقل این اباطیل در کتابتان زائد است» به آنها هم این‌طور پاسخ داده بود: «این اباطیل همانهاست که همه روزه در صدها هزار نسخه در جراید و مجلات، نوشته می‌شود و در مغزهای جوانان مسلمان فرو می‌رود و بالاخره یک بدبخت مصلحت‌نشناسی مثل من لازم است که علی‌رغم منافعی که در میان عوام دارد، با این اباطیل درگیر و روبه‌رو شود تا لااقل یک عده بفهمند که هستند اشخاصی که می‌توانند به اینها پاسخ گویند.»

 

وقتی قرار می‌شد در یک مورد خاص تحقیق کند حرفی را که مطمئن می‌شد که موثق و صحیح و مناسب است، از هر کسی که بود نقل می‌کرد. فرقی نمی‌کرد از یک روشنفکر اروپایی باشد و یا از یکی از کتب حدیث اهل سنت.

 

حسینیه‌ی ارشاد . انتخابات

 

به پیش‌نمازها بدبین می‌شوند، نه فقها
در صفحه 151 مسئله حجاب نوشته است: «غرض ما از این بحث این است که شما با متون اسلام از نزدیک آشنا شوید و به منطق متین و محکم اسلام مجهز گردید.»

در حاشیه‌ی این مطلب هم اعتراض کرده بودند که: «این جمله ایهام می‌کند که دیگران شما را از آشنا شدن با متون اسلام مانع می‌شوند. این‌گونه جملات بسیار زننده است و مردم را نسبت به فقهاء بدبین می‌سازد.»
 

استاد تعریض را که دیده بود، جواب داده بود: «سبحان‌الله، سکوت دیگران و توضیح و تفسیر مقنع نکردن آنها، سبب بدبینی نمی‌شود؛ اما اینکه بیچاره‌ای جان بکند و بعد بگوید می‌خواهم شما از نزدیک با اسلام آشنا شوید، موجب بدبینی می‌شود؟... فرضا‌ً بدبین کند به پیش‌نمازها بدبین می‌کند نه به فقهاء. ... همه‌ی کتب فقه مشتمل بر حمله علمی به فقهاست و تازه آنچه در اینجا هست، حتی حمله هم نیست. این چیزهاست که نشان می‌دهد غرض از انتقادها بهانه‌گیری است و حسن نیتی در کار نیست.»

 

یادی از هیچکاک و مسئله حجاب
استاد در این کتاب نشان داده است که هم نقد فیلم می‌نویسد، هم مجله می‌خواند، هم کتابهای فلسفی غربی تحلیل می‌کند. حتی وقتی قرار است در مورد حجاب نقل قول کند بی هیچ ترسی از متحجرین، سراغ فیلم‌سازانی چون هیچکاک هم می‌رود:
«از همه عجیب‌تر سخنی است که یکی از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک نقل می‌کند. هیچکاک می‌گوید: من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان باشد، بدین معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود، مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد».

 

موافق حجاب، موافق غرب است!
در صفحه 257 کتاب مسئله حجاب آمده بود:
«آنچه مصلحت ایجاب می‌کند، جز این نیست که باید این خیال را از سر زنان امروز خارج کنیم که می‌گویند حجاب در عصر حاضر غیرعملی است؟ ثابت کنیم که حجاب اسلامی، کاملاً منطقی و عملی است.»

 

بر این جمله اعتراض نوشته بودند که: «منظور کسانی که می‌گویند حجاب در عصر حاضر، غیرعملی است این است که با تقلید از نظام اجتماعی اروپا نمی‌سازد. و منظور مؤل‍ّف این است که می‌سازد. یعنی می‌توان نظام اجتماعی اروپا را پیروی کرد و در عین حال حجاب اسلامی را حفظ کرد. خلاصه آنکه مخالفان حجاب پیروی از نظام جدید را لازم می‌دانند و مؤلف هم تجویر می‌کند. و این خیال خام است، حق این است که این دو نظام با یکدیگر سازگار نیست و کوشش مؤلف، اثرش این است که مردمی را که در پرتگاه سقوطند یک‌باره ساقط می‌سازد.»

 

و استاد پاسخ داده بود:
«خدا لعنت کند کسی را که بخواهد نظام اروپا در ایران عملی شود و خدا لعنت کند مفتری را. از چیزهایی که من هرگز، نزد خداوند متعال از آنها نخواهم گذشت؛ این افتراهاست. والله خیر الحاکمین. آیا با این ‌همه نقدها و تصریحات از نظامهای فرنگی باز هم این‌طور تهمت می‌زنید؟! ای کاش یک‌نفر از کسانی که کارشان استهلاک سهم امام است و بس، یک دهم این انتقادها را می‌کردند و به فحش قناعت نمی‌کردند و وظیفه مرا سبک می‌کردند.»

 

متن کتاب "مسئله حجاب"

 


زیبایی پوشش

    نظر

 یکى از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب براى اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکى از شؤون و ویژگى هاى انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یارى دادن وى در حفظ عفت و شرم، در آراستگى و زیبایى آدمى نیز نقشى مهم ایفا مى کند و مى توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادى فرد و تعلق وى به فرهنگى خاص دانست. قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه خداوند خواندن لباس به کارکردهاى مختلف آن اشاره مى کند و مى فرماید: «اى فرزندان آدم، براى شما لباسى فرو فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شما است و لباس تقوا بهتر است. این از آیات خداوند است. باشد که متذکر شده پند گیرید.» (1)

در این راستا، پوشش اعضاى جنسى به دلایل گوناگون از اهمیت بیش ترى برخوردار است. برابر متقن ترین کتاب آسمانى، قرآن و دیگر کتب مقدس، تاریخ رویکرد آدمیان به پوشش از نخستین انسان ها یعنى حضرت آدم و حوا آغاز مى شود. در قرآن کریم آمده است: «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة؛ و آنگاه که آدم و حوا از آن درخت ممنوع چشیدند، پوشش خود را از دست دادند [عورتشان آشکار گردید] و به سرعت با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند.» (2)